از کدام آیات
قران مشخص میشود که عذابها و لذات عالم آخرت جنبه جسمانی هم دارد؟ با
کدام آیات قران میتوان این مطلب را که عذابهای یاد شده در قرآن، عذاب
و لذت برای روح است که قرآن برای تقریب ذهن به صورت عذاب و لذتهای
جسمانی بیان نموده؟
انسان در این عالم (حیات مادی و دنیوی)، روح دارد و جسم. برای جسم
لذتها و المهایی دارد و برای روح نیز لذتها و المهایی دیگری دارد.
اگر چه کم یا زیاد، در یک دیگر تأثیرگذار هستند.
به عنوان مثال: عبادت و بندگی حق تعالی و اطاعت فرامین او، به ویژه در
عرصهی سلطه و کنترل "نفس حیوانی" برای خدا، لذایذی روحی است و معمولاً
نه تنها جسم از آنها لذتی نمیبرد، بلکه شاید به مشقّت هم بیافتد.
بالاخره نماز، روزه، حج، جهاد و ...، همه مشقّت برای جسم و بدن است.
اما این لذت روحی، در روان، اعصاب و سلامت بدن او نیز تأثیر مثبت
میگذارد.
همینطور جسم لذتهای خاص خود را دارد که برای "روح" موضوعیت ندارد،
مثل خوردن، نوشیدن، شهوت جنسی، مسکن، پوشش (لباس) ... و یا دردهای خود
را دارد، مثل گرسنگی، تشنگی، گرما، سرما، بیماری، قطع عضو و ...؛ هر
چند که هر رفتار بدن، در روح نیز تأثیر میگذارد.
الف - در
حیات اخروی و جایگاههای بهشت و جهنم نیز همین طور است. انسان هم روح
دارد و هم جسم. لذا لذتها و المهایی برای روح دارد و لذتها و
المهایی برای جسم. ببینیم امیرالمؤمنین، حضرت علی علیه السلام، چه
زیبا به هر دو در دعای کمیل اشاره مینماید: «فَهَبْنِي
يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ رَبِّي! صَبَرْتُ عَلَى
عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ –
ای إله من، سید و ومولای من و ای پروردگار من! بر فرض كه بر عذابت
شكيبائى ورزم، ولى بر فراقت چگونه صبر كنم». این عذاب، همان عذابهای
جسمانی است و "فراق معبود و معشوق"، عذاب روح است.
ب – تمام
آیات مربوط به بهشت که در آن به قصر، حور، زیباییهای سمعی و بصری،
خوردنی و آَشامیدنی و ... ذکر شده، همان لذایذ جسم در بهشت است که
البته برای روح بهجبآور است. اما قرب الهی، لقاء الله، رسیدن به مقام
محمود، قرار گرفتن در بارگاه ملیک و رضوان، همه لذت روح است، که البته
جسم را نیز در جایگاه آسایش والاتر قرار میدهد.
ببینیم که در آیهی ذیل، چگونه به هر دو نعمت و لذت تصریح شده است؟
«إِنَّ
الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ
مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ»
(القمر، 54 و 55)
ترجمه: همانا
پرهيزگاران در بوستانها و [كنار] جويبارها باشند * در جايگاه صدق، نزد
پادشاهى با اقتدار.
ج – همینطور
تمامی آیاتی که به آتش، سوختن، خوراک زقوم، نوشیدنیهای جوشان، قل و
زنجیر و ...، اشاره دارد، همان سوختن جسم در جهنم است که تردیدی در آن
نیست و آیاتی که از قیامت و عذاب آن به عنوان "یوم الحسرة" – "یوم
التغابن" – "یوم تبلی السرائر (روز بیرون ریختن اسرار) و ... یاد
میکند، برای اهل جهنم، همان عذابهای روح میباشد. ببینیم در آیهی
مبارکه ذیل، چگونه به هر دو عذاب جسمانی و روحانی اشاره و تصریح کرده
است؟ جهنم و عذابهایش از یک سو، و سخط و لعنت الهی (دور شدن از رحمت
او) از سویی دیگر:
«وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ
جَهَنَّمُ خَالِدًا
فِيهَا وَغَضِبَ
اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ
لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا» (النساء، 93)
ترجمه: و
هر كس مؤمنى را به عمد بكشد (و آن را حلال شمرد)، كيفر او جهنم است كه
جاودانه در آن باشد، و خداوند بر او خشم گيرد و او را از رحمت خود دور
سازد و براى او عذابى بزرگ فراهم نمايد.
نتیجه:
پس در بهشت هم لذت جسمانی هست و هم روحی – و در جهنم نیز هم عذاب
جسمانی هست و هم روحی.
بهشت:
«مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ
إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ -
بر بسترهايى كه آستر آنها از ابريشم درشتبافت است تكيه آنند و چيدن
ميوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است / الرّحمن، 54» - «فِيهِمَا
عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ -
در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است / الرحمن، 66» و
دههای دیگر در ذکر نعمتهای بهشتی، همه لذت جسم بهشتی است.
«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُوْلَئِكَ
الْمُقَرَّبُونَ -
و پيشگامان (سبقت گیرندگان) كه پيشگامند * آنها مقربان (درگاه)اند /
الواقعة، 10 و 11»، لذت روحی است، چه آن که "کمال" و تقرب به الله جلّ
جلاله، جسمانی نیست.
جهنم:
از عذابهای جسم در جهنم، سوختن به آتش خودافروخته و بازگشت زهر آن چه
عمل شده به خویشتن خویش است:
«يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي
نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى
بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ
لأَنفُسِكُمْ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ» (التّوبه،
35)
ترجمه: روزى
كه آن [گنجينه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پيشانى و پهلو و پشت آنان
را با آنها داغ كنند [و گويند] اين است آنچه براى خود اندوختيد پس
[كيفر] آنچه را مىاندوختيد بچشيد.
و حسرت و ندامت از هر اعتقاد و عمل ناصالحی که انسان را از لقای
پروردگار محروم میکند، به گذشتهاش افسوس میخورد، از کردههایش
پشیمان میشود، خوف و وحشت وجودش را میگیرد، همه عذاب روحی است:
«قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء
اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ
يَا حَسْرَتَنَا عَلَى
مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى
ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ» (الأنعام، 31)
ترجمه: كسانى
كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زيان ديدند. تا آن گاه كه قيامت
بناگاه بر آنان دررسد، مىگويند: «اى دريغ بر ما، بر آنچه در باره آن
كوتاهى كرديم.» و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مىكشند. چه بد
است بارى كه مىكشند.
خشنودی و رضوان الهی، لذت و بهجت روح است و سخط و قهر الهی نیز عذاب
روح است؛ جایگاه آن لذت، بهشت رضوان است و جایگاه آن عذاب نیز جهنم
است؛ و انتخاب با خود انسان است:
«أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء
بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»
(آلعمران، 162)
ترجمه: پس
آيا كسى كه در طلب رضاى خداست همانند كسى است كه دچار خشم خدا شده و
جاى او جهنّم است؟ و بد سر انجامى است.
x-shobhhe.com |